کسانی که قلعه نوخرقان را لایق بخش شدن نمی دانند بخوانند!!!
بیشتر آدم ها خیلی حرف می زنند . نظرشان را در مورد همه چیز ابراز می کنند، چه از آنها خواسته باشند چه نخواسته باشند . آنها به جای اینکه با اعمال و کارهایشان زندگی کنند ، با حرف زندگی می کنند.
برای اینکه دیگران ما را جدی بگیرند، هیچ وقت نباید حرفی بزنید که نتوانید آن را با عمل ثابت کنید. اما اگر کسی شما را جدی تلقی نکرد، عصبانی نشوید. به قول ناپلئون بناپارت : حرفی را بزن که بتوانی بنویسی، چیزی را بنویس که بتوانی پای آنرا امضاء کنی و چیزی را امضاء کن که بتوانی پای آن بایستی!
ابتدا تاریخچه و اهمیت قلعه نوخرقان را با روستاهای اطراف بر اساس کتب تاریخی و معتبر مقایسه خواهیم کرد . هر چند هم که قلعه نو خرقان چراغ درخشان در منطقه بسطام و استان قومس در زمان قدیم و سمنان حال حاضر بوده و همواره خواهد بود . هرچند که این قیاسی نادرست بین قلعه نوخرقان با این قدمت وتمدن با روستاهای اطرافش می باشد ، اما این کار ، یاد آوری خواهد بود ، برای کسانی که خود را به خواب غفلت زده اند و گاه و بی گاه قلعه نو خرقان را آماج تهمت ها و بی احترامی های خود قرار می دهند.کسانی که خودشان سال ها در اعلام تعداد شهدای شهرشان دروغ گفته اند و امروز ما را به جمعیت سازی متهم می کنند. همان هایی که ، از کنار ما بودن (قلعه نو خرقان) ، سری بین سرها در آوردند ، همان هایی که اموراتشان را در اینجا حل و فصل می کنند، همان هایی که تا دیروز مهمترین موضوع بحث هایشان تامین آب آشامیدنی روستایشان بود ، که البته آن هم از صدقه سر قلعه نوخرقان تامین شد ، همان هایی که هنوز در روی نقشه های سیاسی دیده نمی شوند و اسمی ندارند ، همان هایی که تاریخچه ای نا معلوم دارند، حال با اعتماد به نفس بالا ، نه ادعای شهر ، بلکه ادعای بخش شدن را می کنند و خود را با قلعه نوخرقان مقایسه می کنند ، لابد با خود می گویند که مگر ما از قلعه نو خرقان چه کم داریم ؟!؟! آری ازاین خواب غفلت بیدارشوید ، که: تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
پیشینه قلعه نوخرقان
از پیشینه خرقان در قبل از اسلام اطلاعى در دست نیست. اما از آثار باستانی کشف شده در آن میتوان قدمت آن را از اواخر نوسنگی و اوایل شهرنشینی دانسست . نام آن در منابع اسلامى به صورتهاى مختلفى از جمله: خُرقان، خلقان ، خَرَّقان و حوقان هم ضبط شده است (رجوع کنید به حازمى همدانى، ص 157؛ قزوینى، ص 243؛ جوینى، ج 3، ص 107، پانویس 6)
در سده ششم:
خرقان قریهاى پرنعمت در كوه هاى بسطام بر سر راه استرآباد و تابع خراسان بوده است (رجوع کنید به سمعانى، ج 2، ص 347؛ حازمى همدانى، همانجا)
در سده هفتم:
یاقوت حموى (ذیل مادّه) به قبر شیخابوالحسن خرقانى در قریه خرقان اشاره و در همین سده، قزوینى (همانجا) آن را شهرى در چهار فرسخى بسطام و در اقلیم چهارم ضبط كرده است.
در سده هشتم:
خرقان دیهى از توابع بسطام با هواى خوش و آب فراوان و جزو طبرستان معرفى شده است (رجوع کنید به حمداللّه مستوفى، ص 162)
سده نهم :
قریه خرقان جزو بلاد «دارالعزّ خراسان» بهشمار مىرفت (رجوع کنید به مازندرانى، ص 154؛ اسفزارى، بخش 1، ص 304ـ305)
دوره صفوى (905ـ 1135) :
ییلاق خرقان مورد توجه شاهان صفوى بود (رجوع کنید به اسكندر منشى، ج 1، ص 37؛ جهانگشاى خاقان، ص 529)
دوره ناصرى:
خرقان دهى بزرگ و پرجمعیت بود و باغهاى خوب، قنوات پرآب (به قدر یك تا سه سنگ آسیا)، حدود پانصد خانه و مردمى شیعه مذهب داشت. در این زمان خرقان به سمت جنوب در حال گسترش بود (رجوع کنید به شیروانى، ص 236؛ ناصرالدین قاجار، ص 57؛ امینلشكر، ص 69)
اعتمادالسلطنه در همین دوره نوشته كه اهالى این آبادى آن را خَرْقان تلفظ مىكردند و مىافزاید آبش از قنات است. مقبره شیخابوالحسن خرقانى در زمان وى در اطراف خرقان قرار داشت و رو به ویرانى بود (ج 1، ص 84)
آب و هواى خوش ییلاق خرقان توجه شاهان قاجار را نیز جلب كرده بود (رجوع کنید به حكیمالممالك، ص 88)
دوره پهلوى دوم:
قصبه قلعه نوخرقان مركز بخشى به همین نام بود كه حدود سه هزار تن جمعیت داشت و آبش از قنات و رودى به نام قطرى تأمین مىشد (رجوع کنید به رزمآرا، ج 3، ص 215ـ216)
قلعه نوخرقان . [ ق َ ع َ ن ُ خ َ رَ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای چهارگانه ٔ شهرستان شاهرود است . حدود بخش به شرح زیر است : از شمال به خطالراس اصلی سلسله جبال البرز، از خاور به بخش میامی ، از جنوب و باختر به بخش مرکزی ، این بخش از یک دهستان به نام پشت بسطام تشکیل شده و تعداد قراء آن 41 آبادی بزرگ و کوچک و جمعیت آن در حدود 22هزار تن و مرکز بخش قصبه ٔ قلعه نو خرقان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 2- )
پشت بسطام . [ پ ُ ب ِ ] (اِخ ) از بلوکات ولایت شاهرود خراسان است عده ٔ قراء آن بیست وسه و مساحت آن 16 فرسخ مربع است مرکز آن قلعه ٔ نوخرقان و حد شمالی آن قراء اربعه و حد شرقی بلوک میامی و حد جنوبی بلوک بسطام و حد غربی قراء استرآباد است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 207 4- )
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو خرقان شهرستان شاهرود. 460 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات ، بنشن و انواع میوه و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری است . این ده از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است ، یکی به چهارطاق سیدآباد مشهور است و 280 تن سکنه دارد. و دیگری چهارطاق آقابزرگ شهرت دارد و سکنه ٔ آن 430 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 – 5 )
میغان .[ م َ ] (اِخ ) دهی است بزرگ از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نوخرقان شهرستان شاهرود، واقع در 6هزارگزی شوسه ٔ شاهرود با 2100 تن جمعیت . آب آن از قنات و چشمه سار و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 6- )
قهج بالا. [ ق ِ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو شهرستان شاهرود، سکنه ٔ آن 650 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، بنشن ، لبنیات و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است . راه فرعی به شوسه دارد (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 - 7)
قهج پائین . [ ق ِ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نوخرقان شهرستان شاهرود، سکنه ٔ آن 170 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، بنشن ، میوه جات و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 – 8 )
مجن . [ م ُ ج ِ ] (اِخ ) قصبه ای جزو دهستان پشت بسطام در بخش قلعه نوخرقان شهرستان شاهرود است که در 42 هزارگزی غرب قلعه نو واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 3400 تن سکنه دارد. تابستانها از حدود گرگان برای استفاده از هوای ییلاقی و تعلیف احشام ، عده ای به این دهستان می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 )
برای مشاهده ی اصل متن در سایت خرقانی اینجا کلیک کنید
موضوع :
مقالات ,
نقد و بررسی ,
برچسب ها :
قلعه نوخرقان ,
قلعه نو خرقان ,
بخش خرقان ,
مجن ,
بسطام ,
چهارطاق ,
گلستان ,
قهج ,
قهج سفلی ,
شهرستان بسطام ,
میغان ,
جمعیت سازی ,
تاريخ : دوشنبه 11 شهريور 1392 |
نويسنده : محمد صفري |
نظر دهيد ()